جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با להתנודד

להתמודד

להתמודד
روبِرو شُدَن، بَرایِ کِنار آمَدَن، کِنار آمَدَن، مُقابَلِه کَردَن، مُقابِل قَرار دادَن
دیکشنری عبری به فارسی

להתנדנד

להתנדנד
لَرزِش داشتَن، تاب خُوردَن، ناپایدار بودَن، لَنگ لَنگان راه رَفتَن، سَنگین کَردَن، تِکان دادَن، تِلو تِلو خُوردَن
دیکشنری عبری به فارسی