להשמיד להשמיד تِعداد زیاد کاهِش دادَن، نابود کَردَن، اَز بِین بُردَن، قَتل عام کَردَن دیکشنری عبری به فارسی
להתנגד להתנגד مُقاوِمَت کَردَن، مُقاوِمَت کُن، اِعتِراض کَردَن، مُخالِفَت کَردَن دیکشنری عبری به فارسی