جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با להתחרות

להתגאות

להתגאות
اِفتِخار کَردَن، بَرایِ اِفتِخار کَردَن، خُود را مَغرور نِشان دادَن
دیکشنری عبری به فارسی

להנחות

להנחות
زِرِه پوش کَردَن، راهنَمای، راهنَمایی کَردَن، تَخفیف دادَن، اِستاندارد کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی