معنی להשתעל
להשתעל
سرفه کردن، سرفه
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با להשתעל
להשתיל
להשתיל
کاشتَن، پِیوَند
دیکشنری عبری به فارسی
להיתקל
להיתקל
برخورد کَردَن، بَرخُورد کُنید، مُلاقات کَردَن، مُقابِل شُدَن
دیکشنری عبری به فارسی
להסתער
להסתער
کَمین کَردَن، طوفان، حَمله کَردَن، هُجوم آوَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להסתעף
להסתעף
واگَرا شُدَن، مُنشَعِب شُدَن
دیکشنری عبری به فارسی
להסתכל
להסתכל
چَشم دوختَن، نِگاه کُن، نِگاه کَردَن، خیرِه نِگَاه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להסתגל
להסתגל
اِنطِباق دادَن، تَطبیق دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
להשתתף
להשתתף
حُضور داشتَن، شِرکَت کُنَند، شِرکَت کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להשתמש
להשתמש
اِستِفادِه کَردَن، اِستِفادِه کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
להשתלט
להשתלט
تَصاحُب کَردَن، کُنتُرُل
دیکشنری عبری به فارسی