معنی להרוס
להרוס
ویران کردن، نابود کردن، خراب کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با להרוס
להרות
להרות
تَصَوُّر کَردَن، حامِلِه شُدَن
دیکشنری عبری به فارسی
להרוג
להרוג
با ضَربِه کُشتَن، کُشتَن
دیکشنری عبری به فارسی
לפרוס
לפרוס
اِستِقرار دادَن، بُرِش، بُرِش دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
לקרוס
לקרוס
فَروَری کَردَن، فُروپاشی، اُفت کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
הרוס
הרוס
ویران، خَراب شُدِه، خَرَاب
دیکشنری عبری به فارسی