معنی להפר
להפר
مخالفت کردن، نقض کند، نقض کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با להפר
להגר
להגר
مُهاجِرَت کَردَن، مُهاجِرَت کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
להמר
להמר
شَرط بَندی کَردَن، شَرط بَندی، قُمار کَردَن، ذین گُذاشتَن
دیکشنری عبری به فارسی
להצר
להצר
تَنگ کَردَن، باریک، کاهِش دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
לכפר
לכפר
جُبران کَردَن، بِه روستا
دیکشنری عبری به فارسی
לספר
לספר
تَعرِیف کَردَن، بِگو
دیکشنری عبری به فارسی
לשפר
לשפר
بِهتَر شُدَن، بِهبود بَخشَد، بِهبود بَخشیدَن، اَفزایِش دادَن
دیکشنری عبری به فارسی