להפסיק להפסיק مُتِوَقِّف کَردَن، تَوَقُّف، قَطع کَردَن، تَرک کَردَن، مُنحَل کَردَن دیکشنری عبری به فارسی
להפיץ להפיץ چَرخاندَن، تَوزِیع کُنید، پَخش کَردَن، گُستَرِش دادَن، تَکثِیر کَردَن دیکشنری عبری به فارسی