להעסיק להעסיק اِستِفادِه کَردَن، اِستِخدام کَردَن، دَرگیر کَردَن، مَشغول کَردَن دیکشنری عبری به فارسی
להחזיק להחזיק بازداشت کَردَن، نِگَه دارید، نِگَه داشتَن، حِفظ کَردَن، دارا بودَن، اِستِفادِه کَردَن اَز دیکشنری عبری به فارسی