جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با להעלות

לעלות

לעלות
صُعود کَردَن، هَزینِه، سَوار شُدَن، هَزینِه داشتَن، شُروع کَردَن، جوش و خُروش پِیدا کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی

להודות

להודות
پَذیرُفتَن، اِعتِراف، تَسلِیم کَردَن، اِظهار کَردَن، تَشَکّر کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی