معنی להסתכל
להסתכל
چشم دوختن، نگاه کن، نگاه کردن، خیره نگاه کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با להסתכל
להסתכן
להסתכן
ریسک کَردَن، خَطَر، ماجَراجویی کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להסתגל
להסתגל
اِنطِباق دادَن، تَطبیق دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
להיתקל
להיתקל
برخورد کَردَن، بَرخُورد کُنید، مُلاقات کَردَن، مُقابِل شُدَن
دیکشنری عبری به فارسی
להסתתר
להסתתר
کَمین کَردَن، پِنهان کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להסתער
להסתער
کَمین کَردَن، طوفان، حَمله کَردَن، هُجوم آوَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להסתעף
להסתעף
واگَرا شُدَن، مُنشَعِب شُدَن
دیکشنری عبری به فارسی
להסתנן
להסתנן
نُفوذ کَردَن، نُفوذ کُنَد
دیکشنری عبری به فارسی
להסתמך
להסתמך
وابَستِه بودَن، تِکیِه کُنید، تِکیِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להסתכסך
להסתכסך
تَضَاد داشتَن، نِزَاع
دیکشنری عبری به فارسی