معنی להכתים
להכתים
آلودگی کردن، لکّه دار کردن، لکّه انداختن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با להכתים
להחתים
להחתים
مُهر زَدَن، عَلامَت بِزَنید
دیکشنری عبری به فارسی
להכתיר
להכתיר
تاج گُذاشتَن، تاج
دیکشنری عبری به فارسی
להכתיב
להכתיב
دَستور دادَن، دیکتِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להחלים
להחלים
بازیابی کَردَن، بِهبود مِی یابَند
دیکشنری عبری به فارسی
להחכים
להחכים
مَدَنی کَردَن، عاقِل شُدَن
دیکشنری عبری به فارسی
להדהים
להדהים
تَعَجُّب کَردَن، شِگِفت زَدِه کَردَن، مُتَحَیِّر کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להדגים
להדגים
مِثال زَدَن، نِشان دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
להגזים
להגזים
زیادِه رَوی کَردَن، اِغراق کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להכחיש
להכחיש
اِنکار کَردَن، اِنکار کُنَد، مَنفی کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی