معنی להודות
- להודות
- پذیرفتن، اعتراف، تسلیم کردن، اظهار کردن، تشکّر کردن
واژههای مرتبط با להודות
להונות
- להונות
- فَریب دادَن
להחיות
- להחיות
- بازگَشتَن، زِندِه کَردَن، روح دادَن
להזדהות
- להזדהות
- هَمدَردی کَردَن، شِناسایی شَوَد
להודיע
- להודיע
- اِطِّلاع دادَن، اِطِّلاع رِسانی کُنَد
להטעות
- להטעות
- گول زَدَن، گُمراه کَردَن
להחנות
- להחנות
- پارک کَردَن، پارک
להעלות
- להעלות
- بَررَسی کَردَن، بالا بُردَن
להנחות
- להנחות
- زِرِه پوش کَردَن، راهنَمای، راهنَمایی کَردَن، تَخفیف دادَن، اِستاندارد کَردَن
להלוות
- להלוות
- قَرض دادَن