جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با להבעיר

להעביר

להעביר
رِساندَن، اِنتِقال، واگُذار کَردَن، مُنتَقِل کَردَن، واسِطِه بودَن، جا بِه جا کَردَن، اِنتِقال دادَن
دیکشنری عبری به فارسی