معنی לדווש
לדווש
رکاب زدن، پدال زدن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לדווש
לדרוש
לדרוש
تَقاضا کَردَن، تَقاضا، تَحمیل کَردَن، نِیَاز داشتَن
دیکشنری عبری به فارسی
לדווח
לדווח
گُزارِش دادَن، گُزارِش کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی