معنی לגרש
לגרש
تبعید کردن، اخراج کردن، برکنار کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לגרש
לגשר
לגשר
پُل زَدَن، پُل
دیکشنری عبری به فارسی
לגרר
לגרר
رَندِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לגרד
לגרד
چَنگال زَدَن، خَراش، خارِش داشتَن، سَر بِه سینِه زَدَن، خراشیدَن
دیکشنری عبری به فارسی
לפרש
לפרש
تَفسیر کَردَن، تَفسیر کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
לרגש
לרגש
هَیَجان زَدِه کَردَن، بَراَنگیختَن، هَیَجان دادَن
دیکشنری عبری به فارسی