معنی לגזור
לגזור
برش زدن، برش دادن، برش کردن، محکوم کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לגזור
לגרור
לגרור
کِشیدَن، بِکِشید
دیکشنری عبری به فارسی
לגזום
לגזום
حَذف کَردَن، هَرَس کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
לגזוז
לגזוז
بُریدَن، کِلِیپ
دیکشنری عبری به فارسی
לגבור
לגבור
غَلَبِه کَردَن، غَلَبِه کُنَد
دیکشنری عبری به فارسی
לעזור
לעזור
کُمَک کَردَن، کُمَک کُنَد
دیکشنری عبری به فارسی
לחזור
לחזור
بازگَشتَن، بازگَشت، تِکرار کَردَن، بَرگَشتَن
دیکشنری عبری به فارسی
לגור
לגור
ساکِن شُدَن، زِندِگی می کُنَند، خانِه داشتَن، سُکونَت داشتَن
دیکشنری عبری به فارسی