معنی לגדול
לגדול
رشد کردن، رشد کنند، روییدن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לגדול
לגמול
לגמול
پاداش دادَن، پاداش
دیکشنری عبری به فارسی
לגלול
לגלול
اِسکُرول کَردَن، اِسکُرول کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
לגדל
לגדל
کاشتَن، رُشد کُنَند، پَروَرِش دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
גדול
גדול
عَظیم، بُزُرگ، بِه طُورِ شُکوهمَند
دیکشنری عبری به فارسی