معنی לאמץ
לאמץ
اتّخاذ کردن، اتّخاذ
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לאמץ
לאמת
לאמת
تَأیید کَردَن، تَأیید کُنید، مُحکَم کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לאמן
לאמן
مُرَبّی کَردَن، قَطار، آموزِش دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
לאלץ
לאלץ
وادار کَردَن، زور، اِجبار کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
מאמץ
מאמץ
فَرزَندخواندِگی، تَلاش
دیکشنری عبری به فارسی
לקמץ
לקמץ
گولِه کَردَن، صَرفِه جویی
دیکشنری عبری به فارسی