معنی לאיית
לאיית
هجّی کردن، املا کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לאיית
לאיים
לאיים
تَرساندَن، تَهدید کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לציית
לציית
مُطابِقَت داشتَن، اِطاعَت کُن، اِطاعَت کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی