معنی לאומיות
לאומיות
ملّی کردن، ملّی گرایی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לאומיות
לאומניות
לאומניות
مِلّی گَرایی، نَاسِیُونَالِیسم
دیکشنری عبری به فارسی
לאומית
לאומית
مِلّی
دیکشنری عبری به فارسی
פתאומיות
פתאומיות
ناگَهانی بودَن، ناگَهانی
دیکشنری عبری به فارسی
אומנות
אומנות
اُستادکاری، صَنایِع دَستی
دیکشنری عبری به فارسی
לאומי
לאומי
مِلّی
دیکشنری عبری به فارسی