معنی לא רוצה
לא רוצה
بی میل، نمی خوٰاهم
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לא רוצה
לא מרוצה
לא מרוצה
ناخُشنود، راضی نیست، ناراضی، ناخوشنود
دیکشنری عبری به فارسی
לא בונה
לא בונה
غِیرِ سازَندِه، نَه ساختَن
دیکشنری عبری به فارسی
לא שווה
לא שווה
نا بَرابَر، اَرزِشَش را نَدارَد، نامُساوی
دیکشنری عبری به فارسی
לא רצוי
לא רצוי
ناپَسَند، نَاخوَاستَه
دیکشنری عبری به فارسی
לא זוהה
לא זוהה
تَشخیص دادِه نَشُدِه، شِناسایی نَشُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی
לא הוצהר
לא הוצהר
اِعلام نَشُدِه، اِعلام نَشُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی
לאחרונה
לאחרונה
اَخیراً
دیکشنری عبری به فارسی