معنی לא פועל
לא פועל
غیر عملی، اجرا نمی شود
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לא פועל
לא גולל
לא גולל
کَشف نَشُدِه، اِسکُرول نیست
دیکشنری عبری به فارسی
לא פצוע
לא פצוע
بی صَدَمِه، زَخمی نَشُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی
לא פעיל
לא פעיל
غِیرِفَعّال
دیکشنری عبری به فارسی
לא פוסק
לא פוסק
بی وَقفِه
دیکشنری عبری به فارسی
לא מועיל
לא מועיל
نامَطلوب، مُفید نیست، غِیرِ مُفید
دیکشنری عبری به فارسی