معنی לא מקובל
לא מקובל
غیرقابل قبول، قابل قبول نیست
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לא מקובל
לא מקבל
לא מקבל
غِیرِقابِلِ پَذیرِش، قَبول نِمی کُند
دیکشنری عبری به فارسی
לא מתקבל
לא מתקבל
غیرقابل قبول، پَذیرُفتِه نَشُد
دیکشنری عبری به فارسی
לא משולב
לא משולב
شامِل نَشُدِه، یِکپارچِه نَشُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی
לא מסוגל
לא מסוגל
ناتَوَان
دیکشنری عبری به فارسی
לא מכובד
לא מכובד
بی آبِرو، بی اِحتِرامی، بی اِحتِرام
دیکشنری عبری به فارسی