معنی לא לאפשר
לא לאפשר
اجازه ندادن، اجازه نمی دهد
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לא לאפשר
לא לאשר
לא לאשר
مُخالِفَت کَردَن، تَأیید نَکُن
دیکشنری عبری به فارسی