معنی לא בשל
לא בשל
نارس، رسیده نیست
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לא בשל
לא בולט
לא בולט
نامُشَخَّص، نامَحسوس، بی مُزاحِم، بی مَقام
دیکشنری عبری به فارسی
לא שלם
לא שלם
ناتَمام، ناقِص
دیکشنری عبری به فارسی
לא נשאל
לא נשאל
غِیرِ سُؤال شُدِه، پُرسیدِه نَشُد
دیکشنری عبری به فارسی
לבשל
לבשל
پُختَن
دیکشنری عبری به فارسی