معنی לא בונה
לא בונה
غیر سازنده، نه ساختن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לא בונה
לא בעונה
לא בעונה
بی مُوقِع، دَر فَصل نیست
دیکشنری عبری به فارسی
לא בולט
לא בולט
نامُشَخَّص، نامَحسوس، بی مُزاحِم، بی مَقام
دیکشنری عبری به فارسی
לא שווה
לא שווה
نا بَرابَر، اَرزِشَش را نَدارَد، نامُساوی
دیکشنری عبری به فارسی
לא רוצה
לא רוצה
بی مِیل، نِمی خوٰاهَم
دیکشنری عبری به فارسی
לא מובנה
לא מובנה
غِیرِ ساختاری، ساختارمَند نیست
دیکشنری عبری به فارسی
לא זוהה
לא זוהה
تَشخیص دادِه نَشُدِه، شِناسایی نَشُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی
לאחרונה
לאחרונה
اَخیراً
دیکشنری عبری به فارسی
ללא בושה
ללא בושה
بِدونِ شَرم
دیکشنری عبری به فارسی
לא כנה
לא כנה
بی صَادِق، صادِقانِه نیست
دیکشنری عبری به فارسی