معنی לְחִימָה
לְחִימָה
جنگ افروزی، مبارزه کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לְחִימָה
לְחִיצָה
לְחִיצָה
فِشاردِهی، فِشُردَن
دیکشنری عبری به فارسی
נְקִימָה
נְקִימָה
اِنتِقام جویی، اِنتِقام گِرِفتَن
دیکشنری عبری به فارسی
נְעִימָה
נְעִימָה
لَحن
دیکشنری عبری به فارسی
נְחִיָּה
נְחִיָּה
پَشیمانی، زِندِگی می کُنَند
دیکشنری عبری به فارسی
מְזִימָה
מְזִימָה
دُشمَن، تَوطِئَه
دیکشنری عبری به فارسی
דְחִייָה
דְחִייָה
تَعَلُّل، رَد کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی