معنی כתום
כתום
نارنجی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با כתום
חתום
חתום
اِمضا شُدِه، اِمضا کَرد
دیکشنری عبری به فارسی
כתוב
כתוב
مَربوط بِه کِتابِ مُقَدَّس، نِوِشتِه شُدِه اَست، نِوِشتِه شُدِه
دیکشنری عبری به فارسی
יתום
יתום
یَتیم
دیکشنری عبری به فارسی
כלום
כלום
هیچ چیزی، هیچ چیز
دیکشنری عبری به فارسی
סתום
סתום
مَسدود، مَسدود شُدِه اَست، مُبهَم، بینی گِرِفتِه
دیکشنری عبری به فارسی
כתם
כתם
خال خالی کَردَن، لَکِّه دار کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی