معنی כפוי
כפוי
زورآور، مجبور شد
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با כפוי
כפרי
כפרי
روستایی
دیکشنری عبری به فارسی
כפוף
כפוף
زیر دَست، مَوضوع
دیکشنری عبری به فارسی
כפול
כפול
دوگانِه، دُو بَرابَر کَردَن، دُوتایی
دیکشنری عبری به فارسی
רפוי
רפוי
سُست، لَنگی، تَنبَل، آزاد
دیکشنری عبری به فارسی
צפוי
צפוי
مُنتَظِر، اِنتِظار می رَوَد، مُنتَظِر شُدِه، قابِلِ پیش بینی
دیکشنری عبری به فارسی
שפוי
שפוי
عاقِل
دیکشنری عبری به فارسی