معنی ישיר
ישיר
رک و راست، مستقیم
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با ישיר
יהיר
יהיר
مُتِکَبِّر، مَغرور، فاخِر، بالا طَلَب، خُودخوٰاهانِه
دیکشنری عبری به فارسی
ישים
ישים
قابِلِ اِعمال، قابِلِ اِجرا
دیکشنری عبری به فارسی
לשיר
לשיר
خوٰاندَن، بِخوٰان
دیکشنری عبری به فارسی
עשיר
עשיר
خُوب حال، ثَروَتمَند
دیکشنری عبری به فارسی
ישר
ישר
راست، مُستَقیم
دیکشنری عبری به فارسی