معنی טובה
טובה
محبّت، به نفع
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با טובה
חובה
חובה
اِلزامی، وَظیفِه، تَعَهُّد
دیکشنری عبری به فارسی
גובה
גובה
اِرتِفاع
دیکشنری عبری به فارسی
טוב
טוב
خوب
دیکشنری عبری به فارسی