معنی טָעִים
טָעִים
با سلیقه، خوشمزه
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با טָעִים
נָעִים
נָעִים
خوب، دِلپَذیر، خُوش مَشرَب، پُرنَشَاط
دیکشنری عبری به فارسی
טעים
טעים
لَذیذ، خُوشمَزِه، خُوش طَعم، مَطبوع، با طَعم خُوشمَزِه
دیکشنری عبری به فارسی