معنی חקלאות
חקלאות
کاشت، کشاورزی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با חקלאות
לחקלאות
לחקלאות
کِشاوَرزی کَردَن، بَرایِ کِشاوَرزی
دیکشنری عبری به فارسی
חקלאי
חקלאי
کِشاوَرز، کِشاوَرزی
دیکشنری عبری به فارسی
חבלות
חבלות
داغ کَردَن، کَبودی ها
دیکشنری عبری به فارسی
בקלות
בקלות
با راحَتی، بِه راحَتی، بِه آرامی، بِه آسانی
دیکشنری عبری به فارسی
פלאות
פלאות
فَریبَندِگی، شِگِفتی ها
دیکشنری عبری به فارسی
קלות
קלות
آسانی، سَبُکی
دیکشنری عبری به فارسی