معنی חצי
חצי
نیمه، نصف
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با חצי
חצץ
חצץ
سَنگی، سَنگریزِه، سَنگریزِه ای، دانِه های سَخت
دیکشنری عبری به فارسی
חצה
חצה
عُبوری شُدِه، عُبور کَرد
دیکشنری عبری به فارسی
חַי
חַי
سَرزِندِه، زِندِگی می کُنَند
دیکشنری عبری به فارسی
חי
חי
زَنَدِه، زِندِگی می کُنَند
دیکشنری عبری به فارسی