معنی חניכות
חניכות
شاگردی، کارآموزی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با חניכות
נחירות
נחירות
خُرخُر کَردَن، خُرّوپُف کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
חונכות
חונכות
راهنَمایی، مُرَبّیگَری
دیکشنری عبری به فارسی
חשיבות
חשיבות
مُورِدِ تَوَجُّه بودَن، اَهَمیَّت
دیکشنری عبری به فارسی
חריגות
חריגות
ناهَنجاری، اِستِثنا
دیکشنری عبری به فارسی
חגיגות
חגיגות
شادی و جَشن، جَشن ها
دیکشنری عبری به فارسی
חמידות
חמידות
زیبایی، ناز بودَن
دیکشنری عبری به فارسی
פריכות
פריכות
تُرُدی، تُرُد بودَن، سَختی
دیکشنری عبری به فارسی
הפיכות
הפיכות
قابِلِیَت بَرگَشت، بَرگَشت پَذیری
دیکشنری عبری به فارسی
ניכור
ניכור
بیگانِگی
دیکشنری عبری به فارسی