معنی חיידקי
חיידקי
باکتریایی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با חיידקי
חייזרי
חייזרי
بیگانِه، بَشَردوستی
دیکشنری عبری به فارسی
חייתי
חייתי
حَیوانی، مَن زِندِگی کَردَم
دیکشنری عبری به فارسی
מיידי
מיידי
آنی، فُوری، لَحظِه ای
دیکشنری عبری به فارسی
ליידי
ליידי
بانوئی، خانُم
دیکشنری عبری به فارسی