معنی חושב
חושב
متفکّر، فکر کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با חושב
חובב
חובב
دوستدار، عاشِق، عَلاقِه مَند
دیکشنری عبری به فارسی
חשוב
חשוב
حَیاتی، مُهِمّ اَست، مُهِمّ، بِسیار مُهِمّ
دیکشنری عبری به فارسی
חושף
חושף
آشِکار
دیکشنری عبری به فارسی
חושך
חושך
تاریکی
دیکشنری عبری به فارسی
מחושב
מחושב
مُحاسِبِه شُدِه، مُحاسِبِه شُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی
תושב
תושב
ساکِن، مُقیم
دیکشنری عبری به فارسی