معنی חוקר
חוקר
مکتشف، محقّق
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با חוקר
חורק
חורק
خَش خَش کُنَندِه، جیرجیر، خَش خَش دار، گوش آزار
دیکشنری عبری به فارسی
חוקי
חוקי
قانونی
دیکشنری عبری به فارسی
חוק
חוק
قانون
دیکشنری عبری به فارسی