معنی חופשה
חופשה
تعطیل، آزادی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با חופשה
חולשה
חולשה
ناتَوانی، ضَعف، رَنجوری
دیکشنری عبری به فارسی
חופשי
חופשי
آزاد، رایِگان
دیکشنری عبری به فارسی