معنی חולי
חולי
شنزار، شنی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با חולי
חולץ
חולץ
نِجات یافتِه، پیچ چوب پَنبِه
دیکشنری عبری به فارسی
חולף
חולף
گُذَرا، گُذَراندَن، زودگُذَر
دیکشنری عبری به فارسی
חולם
חולם
رویاپَرداز
دیکشنری عبری به فارسی
חולה
חולה
بیمار
دیکشنری عبری به فارسی
חוטי
חוטי
سیم کِشی، رِشتِه ای
دیکشنری عبری به فارسی
חוזי
חוזי
قَراردادی
دیکشنری عبری به فارسی
חוקי
חוקי
قانونی
دیکشنری عبری به فارسی
שולי
שולי
بیهودِه، حاشیِه ای، جُزئی
دیکشنری عبری به فارسی
אולי
אולי
بِه طُورِ مُمکِن، شایَد
دیکشنری عبری به فارسی