معنی חבלות
חבלות
داغ کردن، کبودی ها
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با חבלות
חברות
חברות
رِفاقَت، عُضویَّت، هَمراهی، هَم نِشینی
دیکشنری عبری به فارسی