معنی חבול
חבול
آسیب دیده، کبود شده
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با חבול
חבוש
חבוש
بانداژ شُدِه، بِه
دیکشنری عبری به فارسی
חבוי
חבוי
مَخفی، پِنهان شُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی
חלול
חלול
تُوخَالِی
دیکشنری عبری به فارسی
גבול
גבול
مَرزی، مَحدود کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی