معنی חבוי
חבוי
مخفی، پنهان شده است
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با חבוי
חברי
חברי
دوستیانِه، دوست مَن
دیکشنری عبری به فارسی
חבוש
חבוש
بانداژ شُدِه، بِه
دیکشنری عبری به فارسی
חבול
חבול
آسیب دیدِه، کَبود شُدِه
دیکشنری عبری به فارسی