معنی התנגדות
התנגדות
عدم تایید، مقاومت، اعتراض، اختلاف نظر
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با התנגדות
התנצלות
התנצלות
عُذرخوٰاهی
دیکشنری عبری به فارسی
התנהגות
התנהגות
رَفتار
دیکشنری عبری به فارسی
תנודות
תנודות
نَوَسَان، نَوَسَانات
دیکشنری عبری به فارسی
התגרות
התגרות
تَحرِیک
دیکشنری عبری به فارسی
התגלות
התגלות
دَرک، مُکَاشَفِه
دیکشنری عبری به فارسی