معنی הרוס
הרוס
ویران، خراب شده، خراب
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با הרוס
להרוס
להרוס
ویران کَردَن، نابود کَردَن، خَراب کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
הרס
הרס
تَخریب کَردَن، تَخرِیب، ویرانی
دیکشنری عبری به فارسی