معنی הרגליות
הרגליות
عادّی بودن، پاها
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با הרגליות
התגלמות
התגלמות
تَجَسُّم
دیکشنری عبری به فارسی
הרסניות
הרסניות
خَرابی، مُخَرِّب بودَن
دیکشنری عبری به فارسی
הדרגתיות
הדרגתיות
تَدریج، دَرَجِه بَندی
دیکشنری عبری به فارسی
גרגריות
גרגריות
دانِه داری، دانِه بَندی، ریزبینی
دیکشنری عبری به فارسی
התגלות
התגלות
دَرک، مُکَاشَفِه
دیکشنری عبری به فارسی
הרגלים
הרגלים
عادات
دیکشنری عبری به فارسی
הרגלי
הרגלי
عادّی، عادَت مَن
دیکشنری عبری به فارسی