معنی הפרעה
הפרעה
اختلال، دخالت
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با הפרעה
הפרשה
הפרשה
دَفع، ماجَرا، تَرَشُّح
دیکشنری عبری به فارسی
הפריה
הפריה
باروَر سازی، لِقَاح
دیکشنری عبری به فارسی
הפקעה
הפקעה
تَصَرُّف اِجباری، سَلب مالِکیَّت
دیکشنری عبری به فارسی
הפרה
הפרה
نَقض
دیکشنری عبری به فارسی