معنی המום
המום
شگفت زده، شوکّه شده، متحیّر، مغموم، ترسانده
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با המום
עמום
עמום
کَم نور، مُبهَم
دیکشنری عبری به فارسی
המון
המון
جَمعِیَت، بِسیاری اَز
دیکشنری عبری به فارسی