معنی הַפְסִיק
הַפְסִיק
متوقّف کردن، متوقّفش کن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با הַפְסִיק
מַפְסִיק
מַפְסִיק
قَطع کُنَندِه، مُتِوَقِّف مِی شَوَد
دیکشنری عبری به فارسی