معنی הִתְמַדּוּת
הִתְמַדּוּת
پایداری، ماندگاری
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با הִתְמַדּוּת
הִתְעַלּוּת
הִתְעַלּוּת
اِنتِقال لَحظِه ای، تَعالی
دیکشنری عبری به فارسی
הִתְמַדְּרוּת
הִתְמַדְּרוּת
وَسوَاس، ماندِگاری
دیکشنری عبری به فارسی
הִתְחַיּוּת
הִתְחַיּוּת
ظُهور مُجَدَّد، اِحیایِ
دیکشنری عبری به فارسی
הִתְחַזּוּת
הִתְחַזּוּת
تَقلِید، جَعلِ هُویَّت
دیکشنری عبری به فارسی
הִתְמַחוּת
הִתְמַחוּת
کارآموزی، تَخَصُّص
دیکشنری عبری به فارسی